قضاوت با خودتان، حکومت ایران توتالیتر است یا دموکراتیک؟

تعریف نظام توتالیتر یا تمامیت خواه، بنا به ویکی پدیا:

حکومت توتالیتر نظامی سیاسی است که درآن، حاکمیت هیچ مرزی برای قدرت خود نمی شناسد وسعی دارد تمامی وجوه زندگی عمومی و خصوصی را کنترل کند. رژیم های توتالیتر به روش پروپاگاند و جارزنی تبلیغاتی از راه «رسانه های جمعی تحت نظر دولت»، یک حزب معمولاً استوار بر محور «پرستش یک شخصیت»، کنترل بر اقتصاد، مهار و محدودیت آزادی بیان، نظارت گسترده بر اعمال و رفتارهای شهروندان، استفاده فراگیر از ارعاب برای حکومت، در قدرت باقی می مانند.

نمونه های حکومت توتالیتر:

– فاشیسم ایتالیا (موسولینی)

– آلمان نازی (هیتلر)

– حکومت اتحاد جماهیر شوروی (لنینیسم، استالینیسم، غیره)

حالا یک مقایسه ای بکنیم با حکومت کنونی ایران که به قول آقای احمدی نژاد «دموکراتیک ترین حکومت دنیا»ست:

– شخصیت پرستی: آقای خامنه ای ولی فقیه است. خدا او را برگزیده و مجلس خبرگان فقط وظیفه «شناسایی» او را دارد، نه انتخاب او را. «عدل» آن چیزی است که آقای خامنه ای می گوید، آقای خامنه ای موظف نیست مطابق عدل حرف بزند. وقتی ولی فقیه را داریم، نیازی به داشتن رئیس جمهور منتخب مردم نداریم. آقای خامنه ای می تواند فراتر از قانون حرف بزند، از طرح شدن مسائل در مجلس جلوگیری کند، وزرا را عزل و نصب کند. کسی اجازه نظارت بر عملکرد آقای خامنه ای را ندارد. آقای خامنه ای می تواند در روز روشن دستور بدهد در خیابان مردمی را که برای اعتراض مسالمت آمیز به خیابان آمده اند، به گلوله ببندند و کسی اجازه پیگیری ندارد. آنچه در قانون اساسی آمده «کف» اختیارات آقای خامنه ای است (انگار وقتی اختیارات سقف ندارد، کف آن مهم است). آقای خامنه ای نماینده خدا و امام زمان بر روی زمین است و در زمان غیبت اختیارات امام زمان را دارد. و الی آخر.

– مرز قدرت حاکمیت: کسی امکان زیر سوال بردن نظام جمهوری اسلامی را ندارد. کسی امکان اعتراض به تقلب انتخاباتی را ندارد. جمهوری اسلامی می تواند تعیین کند مردم چه بپوشند، چه بخورند، چه نخورند، چه کسی با چه کسی حرف بزند یا نزند، دانشگاه ها مختلط باشد یا نباشد. کسی امکان فعالیت در شغل مورد نظرش را داشته باشد یا نداشته باشد. کسی اجازه خروج از کشور را داشته باشد یا نداشته باشد. احزاب سیاسی فعالیت بکنند یا نکنند. کسی که اختلاس می کند مورد تعقیب قرار بگیرد یا نگیرد. ثروت های ملی خرج جاه طلبی های برون مرزی بشود یا خرج ساختن زیرساخت های اقتصادی و رفاه مردم. قاتل مردم تعقیب بشود یا نشود. زیر هجده سال اعدام بشود یا نشود. مردم به اطلاعات در گردش دسترسی داشته باشند یا نداشته باشند.

– پروپاگاند و جارزنی تبلیغاتی از راه رسانه های جمعی تحت نظر دولت: رادیو و تلویزیون، خبرگزاری های ریز و درشت دولتی یا شبه دولتی، روزنامه های مورد حمایت حاکمیت، روز و شب شعار «دشمن دشمن» سر می دهند، اخبار را به میل خود دستکاری می کنند، اگر قرار است فردا راهپیمایی در دفاع از حکومت برگزار شود، می گویند: «فردا راهنمایی باشکوه برگزار خواهد شد» (هنوز برگزار نشده)، اما اگر میلیون ها نفر به خیابان ها آمدند و گفتند: «رای من کو»، اعلام می کنند حدود 150 نفر اراذل و اوباش به خیابان آمدند و اموال عمومی را تخریب کردند. از صبح تا شب سخنرانی های رهبر، رئیس جمهور، روحانیون حکومتی و شبه متفکران حکومتی را پخش می کنند و به تمام مخالف های خود ناسزا می گویند بی آن که هیچ فرصتی به منتقدان برای دفاع از نظرات خود بدهند.

– کنترل بر اقتصاد: تا 6 سال قبل، 80 درصد اقتصاد ایران دولتی بود و 20 درصد خصوصی. الان شرایط فرق کرده، 90 درصد اقتصاد ایران در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و 10 درصد در کنترل بخش خصوصی مورد حمایت دولت! سپاه که قرار است یک نیروی نظامی باشد، تمام شریان های اقتصادی کشور را در دست دارد: نفت، گاز، معادل، فرودگاه ها، گمرک، صادرات و واردات، مخابرات، صنایع سنگین و سبک… و چون سپاه است، هیچ کس امکان نظارت بر عملکردش را ندارد، چون مستقیم به رهبر گزارش می دهند و رهبر هم که از خطا و جرم بری است بی محاکمه.

– مهار و محدودیت آزادی بیان: سانسور فراگیر و رسمی نشر کتاب و مطبوعات که اظهر من الشمس است. اصولا قانون مطبوعات و مصوبه نظارت بر نشر کتاب هر دو «غیرقانونی» هستند. فیلترینگ میلیون ها سایت اینترنتی به هوس مقامات، سانسور سینما و تلویزیون و تئاتر و هنرهای تجسمی و حتی اخبار… صدها روزنامه و مجله توقیف شده و هزاران کتاب توقیف یا سانسور شده، نویسندگان ممنوع القلم، هنرمندان ممنوع التصویر، سیاستمداران ممنوع النفس…

– نظارت گسترده بر اعمال و رفتارهای شهروندان: هر شهروندی پرونده عریض و طویلی در وزارت اطلاعات و ارگان موازی اش حراست سپاه دارد. در محل کار زیر نظرید، در خیابان زیر نظرید، در دانشگاه زیر نظرید، در مدرسه زیر نظرید، اگر سفر خارج بروید زیر نظرید.

– ارعاب: هزاران متفکر، نویسنده، روزنامه نگار، سیاسی کار و منتقد در زندان، صدهاهزار تبعیدی، هزاران ممنوع القلم، اعدام و شلاق در ملاء عام، گلوله باران کردن و ضرب و شتم معترضان در خیابان، تجاوز و کشتن معترضان در زندان، ممنوع الخروج کردن فعالان سیاسی…

حالا جناب جمهوری اسلامی ایران، لطفا بفرمایید شما نظام دموکراتیکید یا توتالیتر؟ اگر دموکراتیک هستید، بی زحمت موارد بالا را حل و فصل بفرمایید تا مردم برایتان حرف در نیاورند. اگر توتالیتر هستید، فکری برای آخر و عاقبت پیش کسوتان توتالیتر خودتان، فاشیسم ایتالیا، نازیسم آلمان و اتحاد جماهیر شوروی کرده اید؟ آن ها هم همه فکر می کردند ابدی هستند.

یا حق

آرش حجازی

شما ممکن است این را هم بپسندید