مصاحبه خبرنگار اپوکا با دکتر آرش حجازی، مترجم آثار کوئلیو به زبان فارسی

اپوکا: درباره مولوی و شعری که الهام‌بخش کیمیاگر بود، صحبت کنید.

حجازی: جلال الدین محمد رومی (مولانا) در سال 1207 میلادی در بلخ متولد شد و در سال 1273 میلادی در قونیه در گذشت. او از بزرگ‌ترین عارفان اسلامی، و یکی از بزرگ‌ترین شاعران فارسی زبان است که اشتهار او بیش‌تر به خاطر غزلیاتش، و مجموعه “مثنوی معنوی” است که تأثیر ژرفی بر ادبیات و اندیشه عرفانی اسلامی گذاشت. پس از مرگش، شاگردانش فرقه مولویه را تأسیس کردند که در غرب به نام درویش‌های چرخان (whirling dervishes) مشهور است. مثنوی معنوی شامل حدود 26000 بیت، و در هفت دفتر تصنیف شده است. این کتاب از گنجینه‌های مهم ادبیات فارسی به شمار می‌رود.
در دفتر ششم مثنوی، چنین داستانی دیده می‌شود: مرد فقیری در بغداد، رؤیای گنجی را نهفته در خانه‌ای در مصر می‌بیند. زندگی عادی‌اش را پشت سر می‌گذارد و برای یافتن گنجش تا مصر سفر می‌کند. پس از رسیدن به مصر، می‌کوشد وارد خانه‌ای که در خواب دیده بود، بشود. اما شبگرد او را دستگیر می‌کند. سرانجام مرد رؤیای خود را برای شبگرد می‌گوید. شبگرد می‌خندد و می‌گوید او هم دو سال قبل در خواب دیده است که در خانه‌ای در بغداد، گنجی نهفته است، و می‌گوید آن قدر ابله نیست که فقط به خاطر یک رؤیا، همه‌چیز را پشت سر بگذارد. مرد فقیر به بغداد باز می‌گردد و گنج را در خانه خودش می‌یابد.
خوب، هیچ کس فکر نمی‌کند که کوئلیو با استفاده از این داستان قدیمی به عنوان طرح داستان “کیمیاگر” کار اشتباهی انجام داده است. این فقط طرح داستان است. کوئلیو یک داستان کهن را زنده کرده و معنای جدیدی از زندگی در آن دمیده است. “کیمیاگر” در ایران بسیار محبوب است، و اغلب خوانندگان کیمیاگر، داستان مثنوی را نیز می‌دانند. اما شکایتی ندارند. استفاده از طرح یک داستان قدیمی برای یک داستان تازه، هیچ مشکلی ندارد. نویسندگان بسیاری داریم که از زاویه دید خود، داستان زندگی عیسا مسیح را تصویر کرده‌اند. از آن گذشته، کوئلیو معنای جدیدی از عرفان به وجود می‌آورد. می‌گوید لازم نیست آدم یک راهب یا یوگی باشد، لازم نیست جهان را به دور بیندازد، آدم می‌تواند کار کند، سفر کند، عاشق شود، چوپان باشد، و باز یک عارف هم باشد. فراتر از آن، تأکید می‌کند که باید زندگی کرد.

آیا عرفای کهن ایران هنوز برای نسل‌های جدید مطرح هستند؟

حجازی: بله. البته خواندن متون قدیمی چندان آسان نیست. اما ایرانیان هرگز ارتباط خود را با خرد کهن خود قطع نکرده‌اند. البته اکنون، حافظ، خیام و فردوسی باب‌تر هستند. درک ادبیات مولوی کمی دشوار است. برای همین است که وقتی کوئلیو داستانی از مثنوی را به زبانی ساده و قابل درک بیان می‌کند، همه لذت می‌برند. به ویژه جوانان.

صوفی‌ای که در “ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد” آمده است، کیست؟

حجازی: ملا نصرالدین. خردمند و چهره بومی در بسیاری از داستان‌های ایرانی، که در تمام جهان اسلام و همچنین اروپای شرقی، حضور دارد. ملانصرالدین مردی فروتن و یک معلم است. در ظاهر ابله و نادان می‌نماید، اما همواره انگشت بر کاستی‌های اجتماعی و انسانی می‌گذارد. ملانصرالدین در فولکلور ایرانی چهره بسیار شناخته‌شده‌ای است. تقریبآ همان ویژگی‌های آدم‌های دیوانه بستری در آن آسایشگاه روانی در “ورونیکا” را دارد. وانمود می‌کند دیوانه است، اما از اطرافیانش بسیار خردمندتر است. لطیفه‌ها و داستان‌های زیادی درباره او وجود دارد.

می‌توانید از تأثیرات دیگر ایران در فرهنگ غرب بگویید؟

حجازی: بله. این تأثیرات بسیار زیاد هستند. فرهنگ ایران بر فرهنگ‌های زیادی در جهان تأثیر گذاشته است. ایران همواره آزمایشگاهی بوده است که مفاهیم تازه در آن مورد آزمایش قرار می‌گیرند. همان طور که می‌دانید، کورش، پادشاه باستانی ایران، یکی از نخستین اصلاح‌گران اجتماعی بود که آزادی ادیان را در قلمرو خویش مستقر کرد. از معدود کسانی بود که اعتقاد داشت باید به پیروان تمامی ادیان جهان احترام گذاشت. او یهودیان را از بند نبوکدنصر (بخت النصر) در بابل نجات داد و نام او بارها در کتاب عهد عتیق ذکر شده است.
یکی دیگر از شاهان هخامنشی، داریوش، 2500 سال پیش در یکی از کتیبه‌های خود نوشته است: “خدای بزرگی است اهورامزدا، که برای انسان شادی را آفرید.” و همین جمله را می‌توان تظاهر تمدن عظیمی دانست که به ضرورت شادی برای انسان باور دارد.
میتراییسم، یکی از مذاهب پیش از زرتشت ایران، بر مسیحیت تأثیر زیادی گذاشته است. 25 دسامبر تاریخ تولد میترا بود. میترا نیز “شام آخر” داشت و سپس به آسمان عروج کرد. او را ناجی جهان می‌دانستند و بنا به اسطوره، در پایان جهان، برای نبرد با اهریمن باز خواهد گشت.
حتا آیین زرتشت نیز بر مسیحیت تأثیر زیادی گذاشته است. همان طور که می‌دانید، شیطان در “عهد عتیق” حضور بارزی ندارد. اما در “عهد جدید” به عنوان نیرویی پلید، که هرگز از مقابله با خداوند باز نمی‌ایستد، حضور دارد. آیین زرتشت اعتقاد دارد که خدای شر (اهریمن)، دشمن خدای خیر (اهورامزدا) است.
در انجیل متی، جمله‌ای هست: «بنگرید! مجوسان از شرق به اورشلیم آمدند و گفتند: “کجاست پادشاه تازه زاده یهود؟”» این مجوسان ایرانی هستند. بنابراین خردمندان ایرانی، نخستین کسانی بودند که به عیسا مسیح ایمان آوردند. واژه جادو (Magic) از واژه ایرانی “مگوس (مغ)” گرفته شده است.
در دوران‌های بعد، گوته به شدت تحت تأثیر حافظ، از بزرگ‌ترین شعرای ایران قرار داشت و بارها در “دیوان شرقی و غربی” به این موضوع اشاره کرد. نیچه کتاب “چنین گفت زرتشت” را با استفاده از شخصیت پیامبر بزرگ ایران نوشت. سال‌ها است که در غرب کتاب “هزار و یک شب” را می‌خوانند. این کتاب از یک کتاب بسیار کهن ایرانی به نام “هزار افسان” گرفته شده است. حماسه بزرگ فرانسوی “آواز رولان” بر اساس حماسه ایرانی “سیاوش” نوشته شده است و “آواز رولان” تأثیر ژرفی بر فرهنگ غرب داشته است. حتا “شوالیه‌گری” از مفهوم ایرانی “پهلوانی” گرفته شده است. پهلوانان رزم‌آورانی بودند که از اخلاقیاتی دقیق پیروی، و از نیروی خود در جهت تحقق اراده خداوند استفاده می‌کردند. ویکتور هوگو “افسانه قرون” را تحت تأثیر شاهنامه فردوسی نوشت. تمام آن‌چه گفتم، فقط قطره‌ای از دریای فرهنگ ایرانی است. رومن گیرشمن می‌گوید: «پس از ماقبل تاریخ، ایران هرگز از دگرگون ساختن عناصر تمامی تمدن‌ها باز نایستاد.»

اپوکا: می‌توانید فروش آثار نویسندگان ایرانی را با نویسندگان خارجی در ایران مقایسه کنید؟ نویسندگان پرفروش دیگر در ایران چه کسانی هستند؟

حجازی: در سال‌های اخیر، در بازار کتاب ایران، ادبیات خارجی موفق‌تر از ادبیات معاصر ایرانی بوده است. البته به جز صادق هدایت، نویسنده بزرگ معاصر ایران، که آثارش بسیار محبوب هستند. مهم‌ترین کتاب او “بوف کور” به زبان‌های بسیاری ترجمه شده است. ایرانیان اشعار شاعران معاصر ایرانی را به داستان‌های نویسندگان ایرانی ترجیح می‌دهند. جدای از پائولو کوئلیو، نویسندگان خارجی دیگری نیز در ایران محبوبیت دارند: گابریل گارسیا مارکز، جبران خلیل جبران، ژوزه ساراماگو، خورخه لوییس بورخس، مارگاریت دوراس، و میلان کوندرا. البته آثار نویسندگان پرفروشی مثل دانیل استیل، جان گریشام و مایکل کرایتون نیز با موفقیت روبه‌رو شده‌اند، البته نه به اندازه کشورهای غربی. در میان نویسندگان برزیلی، ژورژه آمادو چندان به ایرانیان معرفی نشده است، اما ژوزه مائوروده واسکونسلوس را می‌شناسند.

اپوکا: ایران معاهده بین‌المللی کپی‌رایت را امضا نکرده است. بنابراین در دنیا نسبت به ناشران ایران نگاه منفی‌ای وجود دارد. شما به عنوان مدیر انتشارات کاروان، با پائولو کوئلیو قرارداد بسته‌اید. در این باره صحبتی دارید؟

حجازی: هنوز درباره علت امضا نشدن این قرارداد توسط ایران توجیه نشده‌ام. اما ما اجازه داریم به صورت فردی، اعتماد یک نویسنده خارجی را جلب کنیم. از هنگامی که خوانندگان متوجه شده‌اند که انتشارات کاروان مستقیمآ با توجه به نظرات خود پائولو کوئلیو کار می‌کند، اعتماد بیش‌تری به آثار ترجمه شده او یافته‌اند. به گمان من امضا شدن معاهده کپی‌رایت تأثیر بسیار مثبتی بر روند تبادل‌های فرهنگی میان ایران و سایر کشورهای جهان خواهد گذاشت. پائولو کوئلیو بسیار از ما حمایت کرده است. آثار او پیش از ناشران دیگر به دست ما می‌رسد. ایران دومین کشوری بود که کتاب “ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد” را منتشر کرد. بنا است کتاب بعدی کوئلیو “شیطان و خانم پریم” را نیز بلافاصله پس از انتشارش در برزیل، در تهران منتشر کنیم. بدین ترتیب، ناشرانی که بدون توجه به نظرات کوئلیو و بدون اجازه او آثارش را در ایران منتشر می‌کنند، قادر به رقابت با ما نخواهند بود. این حرکت در مورد نویسنده موفقی مانند کوئلیو، ناشران را به جلب نظر نویسندگان خارجی برای انتشار آثارشان در ایران تشویق می‌کند.

این مصاحبه در تاریخ پنج شنبه، 5/3/1379 در هتل همای تهران، توسط خبرنگار برزیلی،خانم آنابلا پایوا (Anabela Paiva) انجام شد.

zp8497586rq
zp8497586rq

شما ممکن است این را هم بپسندید