چرا بايد كتاب خواند؟
آرش حجازي
چهار نفر بودند. اسمشان هم اين بود: همهكس، يككسي، هركسي، هيچكس.
كار مهمي در پيش داشتند و همهكس مطمئن بود كه يككسي اين كار را به انجام ميرساند. هركسي ميتوانست اين كار را بكند، اما هيچكس اين كار را نكرد. يك كسي عصباني شد، چرا كه اين كار، كار همهكس بود، اما هيچكس متوجه نبود كه همهكس اين كار را نميكند. سرانجام داستان اينطوري تمام شد كه هركسي يككسي را سرزنش كرد كه چرا هيچكس كاري را نكرد كه همهكس ميتوانست انجام بدهد.
حالا كاروان هم هياصرار دارد يك كاري را بكند كه هيچكس نميكند، اما هركسي ميتواند، به شرط آن كه همهكس كمك كند. به زور ميخواهيم دوستهايمان را كتابخوان بكنيم. حالا شايد بعضيها بگويند شما هم خوشيد در اين اوضاع و هياهو، كه يكي سر مسايل هستهاي بحث ميكند، يكي دربارهي دولت جديد، يكي نان شب ندارد بخورد، يكي ويلان و بيكار مانده با يكي دو تا مدركِ خوشاسمِ بداقبال، يكي پشت كنكور مانده، يكي…
اگر بخواهيم حاصل تاريخ و تمدن را در چند تا نمود خلاصه كنيم، اگر شاخ و برگهايش را بزنيم، اگر زرق و برقهايش را كم كنيم، ميبينيم در همين دنياي پيشرفتهي فوقسريع، كل كشفيات و اختراعات بشر، از كامپيوتر و ماهواره و موشك و تلفن همراه و چيزهاي عجيب و غريبي كه گاهي آدم اسمشان را هم نميتواند درست تلفظ كند، كل دستاوردهاي بشر را، چه كشف و چه اختراع، ميتوان در پنج چيز خلاصه كرد: آتش (انرژي)، خط، قصه، اهرم، چرخ.
همهاش همين است. كل تاريخ بشر.
و در اين ميان، خط و قصه، كه كتاب و تلويزيون و اينترنت و ماهواره و اختراعاتي كه هنوز نيامده، واسطههاي آن است، همه فقط دو رسالت دارد: انتقال اطلاعات و سرگرم كردن. رسالتي كه با تمام تكنيكهاي فوقپيشرفته، هنوز كتاب طلايهدار آن است. با تمام جنگها و وحشتهايي كه تمام دنيا را گرفته، هنوز هيچچيز لذتبخشتر از آن نيست كه شب، موقعي كه هوا سرد است و زير لحاف ميخزيد و لحاف هم سرد است و مورمور دلپذيري به تنتان ميدهد كه ميدانيد خيلي زود، گرما جايش را ميگيرد، كتابي برداريد و بخوانيد: «… يكي بود، يكي نبود…» چرا كه خلاصهي تمام حكمت بشر در همين جمله است. آدم اين جمله را كه ميخواند، يك دفعه ميبيند همهي اين هياهوها به خاطر يكي بوده است، كه روزي يكي نبود ميشود. جادوي كتاب همواره در طول تاريخ جاري بوده، و هيچچيز
نتوانسته ج
با درود و بسیار درود بر پیشگاه حضرت عالی
جناب آقای دکتر حجازی با خرسندی و افتخار لحظه ای که فهمیدم سایت تان راه اندازی شده بر خود بالیدیم و مفتخر شدیم . همانند همیشه نستوه و بزرگوار گام های پیشرفت را سکان داری و امیدوارم استوار بمانید.