Deprecated: Required parameter $location follows optional parameter $_eligible_zones in /customers/e/6/0/arashhejazi.com/httpd.www/wp-content/themes/hueman/functions/init-front.php on line 1095 Deprecated: Required parameter $location follows optional parameter $_eligible_zones in /customers/e/6/0/arashhejazi.com/httpd.www/wp-content/themes/hueman/functions/init-front.php on line 1125 وبلاگ – برگه 4 – آرش حجازی

دسته: وبلاگ

رمان کی خسرو – آرش حجازی – 4

[برای خواندن قسمت سوم به اینجا مراجعه کنید][برای خواندن قسمت دوم به اینجا مراجعه کنید][برای خواندن قسمت اول به اینجا مراجعه کنید]صدای پا در راهرو، حرف‌های نامفهوم، به هم خوردن درها، صداهای گنگ، او را از خواب می‌پراند. تکمه‌ی زنگ را می‌زند. بهیار سفیدپوشی به اتاقش می‌آید. «چه خبر است در راهرو؟» «وقت ملاقات است.» چشم‌هایش را دوباره می‌بندد و...

آداب مناظره و مناظره های کاندیداهای ریاست جمهوری

این روزها بحث مناظره های کاندیداهای ریاست جمهوری داغ است. به خصوص مناظره آقای میرحسین موسوی با آقای محمود احمدی نژاد که خیلی داغ شد. بدون جهت گیری سیاسی (البته این که من به چه کسی رای می دهم مشخص است)، با دیدن این مناظره ها متوجه شدم که جامعه ایران با مدنی شدن فاصله زیادی دارد که نمودهای زیادی...

کی خسرو – آرش حجازی – 3

[برای خواندن قسمت اول به اینجا مراجعه کنید] [برای خواندن قسمت دوم به اینجا مراجعه کنید] پنج دقیقه به ده مانده بود. آدورا قبل از زدنِ درِ اتاق استادش پنج دقیقه در راهرو دانشکده منتظر ماند. خانم دکتر مهتاش خیلی به دقیق‌ بودن حساس بود. آدورا تا پنج صبح کار کرده بود و بعدش هم که دیگر نمی‌شد خوابید. ولی...

سرقت ادبی آشکار از سرود محبوب ای ایران از سوی طرفداران آقای احمدی نژاد

نمی دانم خود آقای احمدی نژاد در جریان انتشار این سرود در ستایش از خودشان هستند یا نه، اما در چند روز گذشته، با سرقت موسیقی سرود مشهور “ای ایران” و جایگزینی کلمات آن، سرودی به نام “سرود مهر” منتشر شد. می توانید این سرود را اینجا بشنوید. من قصد بحث سیاسی و اینکه آیا انتشار این سرود اصلاً به...

کی خسرو – آرش حجازی – 2

[برای خواندن قسمت اول به اینجا مراجعه کنید] به هوش که مي‌آيد، دمر خوابیده و سوسک درشتی را مي‌بيند که کف اتاق، خونسرد، از این طرف به آن طرف قدم می‌زند. هنوز منگ است و بوی هوای مانده آزارش می‌دهد. تنها احساسش درد شدیدی است در پشتش، طرف چپ قفسه‌ی سینه‌اش. مغزش جواب نمی‌دهد که این درد از کجا آمده....

فیلتر شدن فیسبوک و تویتر: هراس از جامعه ی نو

همان طور که می دانید، دو روز است که شبکه های اجتماعی فیسبوک و تویتر فیلتر شده اند.  بعضی منتقدان این انسداد را به فعالیت تبلیغاتی چشمگیر طرفداران میرحسین موسوی در انتخابات 88 نسبت می دهند و عده ای هم می گویند بی ربط است. اما یک نکته روشن است، شبکه های اجتماعی ساختارهای قدرت را به هراس می اندازند....

فیسبوک بازی

برای ارتباط بهتر با دوستان (و البته برای اینکه کمی هم از این فضای جدی بیرون بیاییم و با هم خوش بگذرانیم)، ای

کی خسرو، فصل اول

[نظرات متفاوتی در مورد گذاشتن رمان روی اینترنت دریافت کردم. بنابراین برای تجربه، صفحاتی از کتاب را می گذارم. آن هایی که گفته بودند پیشنهاد بدی نیست، اگر نظرشان عوض شد بگویند] كی‌خسرو آرش حجازی انتشارات کاروان به کی‌خسرو کوچولو که چون همنامش آزاده باشد کلیه‌ی رخدادها و شخصیت‌های این داستان، خیالی‌ و محصول تخیل نویسنده‌اند. هرگونه شباهت با شخصیت‌ها...

مصاحبه خوسه آنتونیو میلان، نویسنده ی کتاب آدمک، با آرش حجازی

چند روز قبل، خوسه آنتونیو میلان، نویسنده ی کتاب آدمک که از انتشار اثرش به زبان فارسی خیلی هیجان زده بود، سوال هایی از من کرد تا در وب سایتش بگذارد. متن اصلی این مصاحبه را می توانید اینجا بخوانید. ترجمه اش هم در زیر آمده است: میلان: تو پزشک، روزنامه نگار و نویسنده ای. مدیر انتشارات کاروان و مترجم...

نظرسنجی سریع، در مورد رمان کی خسرو

تازه ترین رمان من با اسم کی خسرو به زودی منتشر می شود. فکر کردم شاید عده ای دلشان بخواهد قبل از انتشارش با محتوای آن آشنا بشوند. اما گذاشتن خرده خرده این رمان در این وبلاگ زحمت زیادی می برد. باید مطمئن بشوم که به اندازه کافی علاقه مند بر car cigarette lighter 28 lumen mini ای خواندنش در...

140 صفحه اول رمان برنده تنهاست، تازه ترین رمان پائولو کوئلیو

برای دوستانی که دوست دارند زودتر در جریان کتاب های پائولو کوئلیو قرار بگیرند، 140 صفحه اول رمان برنده تنهاست به زبان فارسی روی وب رفته. برای اطلاع می گویم که یکی از تکان دهنده ترین رمان های پائولو کوئلیو است که خواننده های همیشگی اش را متحیر می کند. کتاب ظاهراً قرار است اوایل خردادماه وارد کتابفروشی ها بشود....

اندوه ماه

اندوه ماه بعد از حدود ده سال دوباره منتشر شد. این همان کتابی ا

کتاب سخنگوی کیمیاگر، با هنرمندی محسن نامجو

خوب، بعد از حدود یک سال کار، سرانجام کتاب سخنگوی کیمیاگر، با هنرمندی، موسیقی و صدای محسن نامجو منتشر شد. یکی از کارهایی است که از انتشارش خیلی خوشحالم. اگر می خواهید درباره این کتاب بیشتر بدانید، به اینجا سر بزنید. متن زیر، متنی است که در کتابچه همراه این شش سی دی نوشته ام، فکر کردم شاید بد نباشد...

سوال: مترجم شدن در ده مرحله

هر روز پیام های زیادی دریافت می کنم از دوستانی که مایلند وارد کار ترجمه کتاب بشوند. متن زیر برای این دوستان است، امیدوارم به کار علاقه مندان ترجمه بیاید. 1. زمینه: ببینید مایلید در چه زمینه ای فعالیت کنید. زمینه ای را انتخاب کنید که می شناسید، در آن مطالعه قبلی دارید، اصطلاحات تخصصی آن زمینه را بلدید، کتاب...

نکته کوچکی درباره ترجمه

اغلب می گویند: “ترجمه خوب ترجمه ای است که ترجمه به نظر نمی رسد (یا بوی ترجمه ندهد)” و در اصطلاحات زبانی زبان مقصد “بنشیند” و خواندنش خواننده را به زحمت نیندازد. اما چه چیزی و چه کسی استاندارد “اصطلاح زبانی” را تعیین می کند و آیا این ترجمه ی ساختاری باید برای یک اثر ادبی کلاسیک هم به کار...

سرگذشت انتشارات کاروان – 4

اول از همه سراغ پدرم رفتم و 100 نسخه از اندوه ماه را به او فروختم تا به دوستانش هدیه بدهد و افتخار کند  که پسرش نویسنده شده. یکی از دوستان خانوادگی مان هم 50 نسخه از ما خرید. اما هنوز 1350 نسخه دیگر داشتم. با پرس و جو فهمیدم که کتاب ها را باید به مراکز پخش کتاب داد...

سرگذشت انتشارات کاروان (۲) ـ اندوه ماه

در یادداشت قبلی، درباره‌ی فضایی صحبت کردم که رمان اندوه ماه در آن متولد شد، در سال 1370. به شدت خسته بودم، نه فقط از فشار کار، از همه‌چیز. در یک طرف مرگ بود که کم‌کم به این نتیجه می‌رسیدم که در دنیای پزشکی، عملاً هیچ‌کاری برایش به عقب انداختنش از ما برنمی‌آید، پشت سرم سال‌های نوجوانی و دبیرستان بود...

سرگذشت انتشارات کاروان (1) – سال های خون و تعفن

خوب، چون یکی از دوستان اعتراض کردند که از گفتن ماجرای انتشارات کاروان شانه خالی می کنم، شروع می کنم. اما قبل از آن — به این می گویند مرض! — به دوستان خبر بدهم که وب سایت جدید فصلنامه جشن کتاب راه اندازی شد. بی‌زحمت اگر حوصله‌اش را دارید، سری به آن بزنید و در مرحله آزمایشی اش، نظراتتان...

حریم خصوصی

قبل از اینکه طبق قولی که داده ام، به سرگذشت انتشارات کاروان و باقی ماجراها بپردازم، یک چیز می ماند. در یادداشت قبلی ام، اشاره ای کردم به اینکه ما ایرانی ها به حریم خصوصی اعتقادی نداریم. بدم نمی آید کمی درباره حریم خصوصی حرف بزنم. *** موبایل دوستی زنگ می زند. نگاهی به صفحه نمایش می اندازد. شماره را...

اعترافات آرش حجازی 3

در مورد انتشارات کاروان خیلی حرف و سخن های عجیبی شنیده ام. بعضی ها لطف دارند و از انتشارات تعریف می‌کنند. بعضی ها هم خیلی تند درباره ما حرف می‌زنند. به هر حال، نظر همه دوستان محترم است. اما شاید بد نباشد بدانید ماجرای انتشارات کاروان چی است. یک بار در تاکسی آقایی کنارم نشسته بود. از آنجایی که ما...

سرگذشت انتشارات کاروان (3) _ اندوه ماه

برای چاپ اندوه ماه، به ناشرهای زیادی سر زدم. اغلبشان صاف و ساده می گفتند «کار قبول نمی کنیم» و خلاص. بعضی هایشان می گفتند من نویسنده ناشناسی هستم و کارم فروش نمی رود، که حق هم داشتند. یکی دو ناشر هم کار را بررسی کردند و وقتی گفتند کارم قبول شده، ذوق کردم. اما موقعی که برای صحبت بیشتر...

اعترافات آرش حجازی (1)

تصمیم گرفته ام اینجا اعترافاتی بکنم. اگر هم دوستان مایلند در مسائل خاصی از این اعترافات بکنم، در همین بخش کامنت لطفا موضوع اعترافیدنی را بپرسید. این جوری شاید من هم بعضی از تضادهای درونی خودم را حل بکنم. هرچند که رسوای عالم بشوم. بد نیست. شاید باعث بشود نقاب ها یا به قول یونگ پرسوناهایی را که با خودم...

مالکیت فکری و حق مؤلف یعنی چه؟ و چرا رعایت نمی‌شود؟

به بقالی می‌روید، می‌بینید که مارک جدید چیپسی رسیده. اما به صرف اینکه از این مارک جدید خوشتان آمده، برش نمی‌دارید و نمی‌گذاریدش توی جیبتان. اگر خیلی خوشتان آمده بود، پولش را می‌دهید و بیرون می‌آیید. به کتابفروشی می‌روید، کتاب تازه‌ی نویسنده‌ی محبوبتان رسیده. اما این باعث نمی‌شود که پولش را نداده، کتاب را توی جیبتان بگذارید و از کتابفروشی...